• دسته‌بندی

  • بایگانی

قانوني و قاطعانه برخورد شود

گزار ش روزنامه کیهان 10 تیر 1388

نظام اسلامي مؤظف به پي گيري خون بي گناهان است  

پاسخگوي خسارت هاي جاني و مالي مردم كيست؟ -بخش نخست

ايرج نظافتي

قانوني و قاطعانه برخورد شود

دكتر محمدحسن قديري ابيانه، كارشناس ارشد مديريت استراتژيك و تحليل گر مسايل سياسي در گفتگوي اينترنتي با سرويس گزارش كيهان مي گويد: «بايد قانوني وضع شود كه هركس به اموال عمومي لطمه بزند اولاً از استفاده از تمام اموال عمومي محروم شود، چون نمي توان به اموال عمومي آسيب رساند و از سوي ديگر انتظار داشت كه از اموال عمومي استفاده نمود. مثلاً كسي كه اتوبوس آتش مي زند بايد از استفاده از وسايل حمل ونقل عمومي محروم گردد، نمي توان بانكها را آتش زد و انتظار داشت كه دولت در دانشگاه هاي عمومي خرج تحصيل همان فرد را بدهد و يا به او وام بدهد و يا نمي توان پمپ بنزين آتش زد و از يارانه سوخت يا برق و آب استفاده كرد. نمي توان به ادارات دولتي حمله كرد و كارمند دولت باقي ماند. من معتقدم بايد قانوني وضع كرد كه هركس در تظاهرات غيرقانوني شركت كرده مسئوليت تمام حوادث پيش آمده از جمله تخريب ها را برعهده بگيرد و كساني كه شناسايي شوند مسئول جبران خسارات خواهندبود.»

دكتر قديري ابيانه تصريح مي كند: «طبيعي است كساني كه دعوت به تظاهرات غيرقانوني مي كنند مثل آقاي موسوي بيش از ديگران مسئولند و بايد هزينه هاي خسارات و جان هاي از دست رفته را جبران نمايند. موسوي مي گويد كه انتخابات مجدد برگزار شود. من هم مي گويم كه اگر هم برگزار شود ديگر شما نمي توانيد شركت كنيد، چون با رفتار غيرقانوني و مخربتان ديگر نه تنها صلاحيت نامزدي را نداريد بلكه صلاحيت كارمند دولت بودن را هم نداريد.»

اين تحليل گر مسايل سياسي خطاب به ميرحسين موسوي مي گويد: «آقاي موسوي! تكليف شما بايد در دادگاه تعيين شود. شما در تبليغات انتخاباتي راست گفتيد كه زير پا گذاشتن قانون مقدمه ديكتاتوري است. شما مي خواستيد ديكتاتوري راه بياندازيد كه نتوانستيد، شما بالقوه يك موسوليني هستيد. اينقدر منم منم راه نياندازيد. «من قانون قبول ندارم، من شوراي نگهبان قبول ندارم، من خودم قانون را تفسير مي كنم.» سرنوشت منم منم هاي بني صدر را ببينيد. مهم نيست كه شما مراجع قانوني را قبول نداريد مهم اين است كه ديگر نظام اسلامي شما را قبول ندارد و حتي كساني كه به شما رأي دادند شما را قبول ندارند. كساني كه شما را دوست داشتند ديگر دوستتان ندارند. شما را هم اكنون سيا و موساد و اسرائيل قبول دارند. اينها را كسي به شما مي گويد كه قبل از انتخابات احترام زيادي برايتان قائل بود و شما را دوست مي داشت.»