• دسته‌بندی

  • بایگانی

ريشه يابي مواضع ميرحسين موسوي و پیش بینی حوادث

بسمه تعالي

ريشه يابي مواضع ميرحسين موسوي و پیش بینی حوادث

در خاطرات سران رژيم پهلوی كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران به نگارش در آمده بود ذكر شده است که هرگاه پيشنهادي به شاه مي دادند وي پاسخ را به 48 ساعت بعد موكول مي كرد. تصور آنها اين بود كه شاه دور از شان خود مي داند كه فورا پاسخ بدهد. رمز اين 48 ساعت را در كتاب خاطرات ديگري يافتم و آن اينكه هر 48 ساعت يكبار سفراي آمريكا و انگليس با شاه ملاقات داشتند. در حقيقت شاه براي كسب تكليف از سفراي آمريكا و انگليس بود كه 48 ساعت فرصت می خواست چون تصميم گير او نبود.

ترديدهاي موسوي براي ورود به انتخابات از يك طرف و ورود ناگهاني به عرصه انتخابات علي رغم اعلام نامزدي آقاي سيد محمد خاتمي همگي را غافلگير كرد.

وي گفت كه احساس تكليف كرده است وارد عرصه ميدان شود.

اينك پس از انتخابات و مواضع موسوي و مشاهده حمايت دشمنان ايراني و غير ايراني از جمله سيا، موساد و اینتلیجنت سرويس از وي مشخص شده كه وي از كدام ناحيه احساس تكليف كرده است.

ظاهرا ترديدها براي ورود به انتخابات از سوي وي نبوده، بلكه ترديد از سوي ارباب بوده است. ژنرال سابق ارتش پاكستان میرزا بیگ اعلام كرد كه كه  سازمان سيای آمریکا 400ميليون دلار صرف كرده تا پس از انتخابات اغتشاش آفريني كنند.

سي ان ان گزارش داد كه در يك قلم، 10هزار ابزار پيشرفته جاسوسي به ايران ارسال شده است.

قرائن نشان مي دهد كه موسوي در تمام ادعاهاي خود در انتخابات مبني بر ضرورت پايبندي به قانون هر چند فردي آن را قبول نداشته باشد؛ دروغ گفته است. ديگر بر همگان مشخص است  كه او در اعلام تبعيت از رهبري نظام فريب كاري كرده است و اينك به ظاهر رهبري مخالفت با نظام را بر عهده گرفته است.

موسوی دروغ مي گويد كه حفظ نظام اسلامي و حفظ اسلام را مي خواهد. همه قرائن نشان مي دهد كه او و سازمان نامشروع مجاهدين انقلاب اسلامي همچون سازمان منافقين خود را در بست در اختيار دشمنان انقلاب قرار داده اند.

او مي داند كه انتخابات را باخته است و اكثريت به او رائ نداده اند. نظر سنجي موسسه آمريكايي TFT نيز كه سه هفته قبل از انتخابات مبادرت به آن ورزيده است در گزارش خود آورده است كه راي احمدي نژاد در كل كشور و از جمله در آذربايجان دو برابر موسوي است. اما موسوی ظاهرا به حكومت خود بعد از سرنگوني نظام دل خوش كرده است. اگر عمر سعد با راه انداختن قتل عام خاندان پيامبر (ص) در عاشورا به حكومت رسيد موسوي هم به حكومت خواهد رسيد.

به فرمايش پيامبر گرامي اسلام (ص) كساني كه شمسشير ظالمي را تيز كنند خود گرفتار آن خواهند شد.

حمايت كويت از عراق در تجاوز به ايران آن را به اثبات رساند. اينك موسوي شمشير دشمنان نظام را سيقل مي دهد.

اكنون اوضاع را میتوان به صورت زير پيش بيني كرد.

1 – اوضاع رو به آرامي خواهد رفت و وقتي گل و لاي ته نشين و آب شفاف گردد. حقايق برای فريب خوردگان مشخص خواهد شد و دور و برموسوي را ترك خواهند كرد، همانطور كه زماني دور و بر بني صدر را خالي كردند  و ميدان ميماند در دست آشوبگران و اراذل و اوباش و مزدوران بيگانه كه آنگاه سركوب آنان مشكل نخواهد بود.

دليلي كه امروز نيروهاي امنيتي و انتظامي با قاطعيت با تظاهرات برخورد نمي كنند اين است كه  افراد شريف اما غافل و فريب خورده در صحنه حضور پيدا كرده اند و حكومت نمي خواهد به آنها آسيب برسد.

2 – قربانيان حوادث از مير حسین موسوي که دعوت به فرار از قانون كرده و تخلفات عديده اي را مرتكب شده و از جمله طرفداران سابق وي از او به دستگاه قضايي شكايت خواهند كرد و او بايد پاسخگوي اعمال خود باشد.

3 – يك راهي كه براي مهندس موسوي وجود دارد اين است که او همسرش به سبك بني صدر از ايران فرار كنند و به آمريكا ؛ فرانسه و يا انگلستان پناهنده شوند.

براي اين كار لابد موسوي لباس و آرايش زنانه و همسرش لباس مردانه پوشيده و با پاسپورت تقلبی و یا خارجي و به صورت يك زوج از ايران خارج خواهند شد و همچون بني صدر خود را رئيس جمهور قانوني ايران خواهد ناميد.

همانطور كه رضا پهلوي خود را شاه و بختيار نیز خود را نخست وزير قانوني مي ناميدند.

4 – اما محتمل ترين حالت اين است كه اينك كه عصاره او را كشيده اند او را چون تفاله اي ببیرون اندازند و قبل از اينكه اوضاع كاملا آرام شود و يا دستگير شود يا به خارج فراري گردد براي اينكه اوضاع رو به  آرامش نرود خود او را ترور كنند و انگشت اتهام را به سوي حكومت و رهبری نشانه روند.

اين سناريو بدترين حالت براي ايران و بهترين حالت براي دشمنان است. آقاي اندرئوتی از مقامات برجسته ايتاليا كه چندين بار نيز نخست وزير ايتاليا بوده است  چند سال قبل از وجود گروهي سري بنام گلادياتورها پرده برداشت.

اين گروه توسط سازمان سياي آمريكا براي مهار كمونيستهای اين كشور كه بسيار قدرمتمند بودند ايجاد شده بود و هدف آنها جلوگيري از حاكميت آنها در ايتاليا بود.

روش اين گروه تروريستی فوق سري سازمان سيا اين بو د كه افراد سرشناس ضد كمونيست را به طرز بسيار فجیعی به قتل مي رساندند، سپس از طريق رسانه هاي گروهي در اختيار، انگشت اتهام را به سوی كمونیست ها نشانه مي رفتند.

از آنجا كه شخصيت كشته شده، ضد كمونيست بود، باور به اين كه كمونيست ها او را به قتل رسانده اند نزد افكار عمومي قريب به يقين جلوه می کرد و از اين طريق از محبوبيت كمونيستها كاسته و مانع پيروزي آنها مي شدند.

من متاسفم كه موسوي كه قبل از انتخابات تصوير مطلوبی از او داشتيم، اينگونه خود فروش از آب در آمد.

وي وارد وادي ای شده است كه بي آبرويي، آواراگي يا مرگ به دست کسانی که او را به استخدام در آورده اند سرنوشت محتوم وي است.

يكي از روساي سازمان سيا چندين سال قبل گفته بود براي ما مهم استخدام ضد انقلابيون نيست بلكه ما در صدد استخدام خمينيست ها هستيم. بايد اين موفقيت سازمان سیا را به رسميت شناخت و قدرت آن را دست كم نگرفت.

اينك سوال اين است كه چند تن از خمينيست هاي سابق و مدعیان دروغین خمينيست بودن امروز به استخدام سيا در آمده اند. حوادث اخير فرصتي براي شناسايي آنها است.

 محمد حسن قديري ابیانه

دکترای مدیریت استراتژیک

بیان دیدگاه